تورم در ایران :

 

نظرات اقتصاددانان دنیا و تحلیل دلایل تورم در ایران

تهران - خبرگزاری اقتصادی ایران
یک کارشناس اقتصادی گفت: اعمال سیاستهای انقباضی لازم ولی کافی نیست، چراکه این سیاستها تنها به حذف یکی از عوامل ایجاد کننده تورم کمک می کند در حالی که تغییر روش کمک رسانی دولت به مردم، تکمیل کننده بحث در خصوص خروج از تورم است.

به گزارش خبرگزاری اقتصادی ایران ، سیاستهای انقباضی لازم ولی کافی نیست، چراکه این سیاستها تنها به حذف یکی از عوامل ایجاد کننده تورم کمک می کند در حالی که تغییر روش کمک رسانی دولت به مردم، تکمیل کننده بحث در خصوص خروج از تورم است.

عبدالحسین ساسان اظهارداشت: تورم در ایران در حال حاضر دارای دو منشأ تئوریک یعنی سیاستهای انبساطی و سیاستهای برابری طلبانه‌ است، که در این مسیر صرف اعمال سیاستهای انقباضی کنونی، به هیچ‌وجه به تورم خاتمه نمی‌دهد.

وی با بیان اینکه در همه جای دنیا سیاستهای برابری، تورم‌زا است افزود: اگر بخواهیم هر دو منشأ را اصلاح کنیم ، پیشنهاد من متاثر از نظریه بوکانان (برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۸۶ ) ادامه سیاستهای انقباضی و تغییر روش کمک رسانی دولت به مردم است به طوری که به جای روشهایی چون توزیع سهام عدالت به ارائه خدماتی همچون ارائه مشاوره های رایگان در خصوص مسایل ژنتیکی، تغذیه و پزشکی بپردازد.

وی افزود: اینگونه روشها، بسیار ارزانتر از سایر روشهایی است که به کار گرفته می شود و در نهایت در مسیر رفع تورم ناکام می ماند.

این اقتصاددان تاکید کرد من در بحث حل مشکل تورم اعتقاد به روشهای تعجیلی ندارم کما اینکه با تغییر همین نحوه خدمات رسانی به مردم بسیاری از مشکلات نه تنها در کوتاه مدت بلکه در بلندمدت نیز به نتایج موثر می انجامد.

وی تاکید کرد: من در بحث خروج از تورم موافق وعده های غیرقابل وصول نیستم چون معتقدم معجزه و جهش در اقتصاد معنی ندارد و هر حرکتی هم قرار صورت گیرد قطعا به شکل تدریجی ثمربخش خواهد بود.

ساسان گفت: اینکه دولت سعی می کند با اعمال سیاستهای انقباضی به مداوی سیاستهای انبساطی گذشته بپردازد ، اقدامی ارزشمند است ولی تنها با اکتفا به این روش به نتیجه نخواهد رسید.

وی افزود: دست روی دست گذاشتن در بحث تورم، همانقدر به تورم دامن می زند که اعمال برخی سیاستهای نادرست که سطح توقع مردم را افزایش می دهد.

این کارشناس اقتصادی یادآور شد: دولت با روشهای بسیار ارزان به تدریج می تواند به بهبود وضع اقتصادی جامعه و کاهش تورم کمک کند.

وی با اشاره به اینکه وقتی اقتصاد آزاد بنیان‌گذاری شد، بحث روی کاغذ ایده‌آل به نظر می رسید و به سرعت به کیمیای سعادت بشر تبدیل شد افزود: بحثی که روی کاغذ بسیار خوب عمل می کرد، کم کم مشکلات خود را نشان داد.

این اقتصاددان با اشاره به مشکلات اقتصاد آزاد گفت: یکی از مشکلات اقتصاد آزاد به وسیله یک آمارشناس به نام فیلیپ کشف شد، وی گرچه اقتصاددان نبود ولی با جمع آوری آمارهای تورم و بیکاری در انگلستان، متوجه شد که همیشه بین اشتغال و کاهش قیمت‌ها تضاد وجود دارد؛ هرگاه بیکاری اندک شده، تورم زیاد شده است و هرگاه تورم کاهش یافته بیکاری افزایش یافته است.

وی با بیان اینکه چالشهای اقتصاد آزاد یکی پس از دیگری بروز یافت و کم کم تضاد بین برابری با نرخ رشد اقتصادی خود را نشان داد افزود: به این ترتیب با تغییر سیاستهای دولتها در راستای توزیع عادلانه درآمد (توزیع برابر گونه آنها) هم تورم با افزایش روبرو شد و هم رشد اقتصادی دچار کاهش شد.

ساسان اضافه کرد: در آینده بشر این اشکالات را رفع خواهد کرد و همانطور که در زمینه درمان و دارو به پیشرفتهای بزرگ رسید در اقتصاد نیز به توفیقاتی دست خواهد یافت.

وی افزود : به هر تقدیر سه دیدگاه کلی در بحث اقتصاد آزاد وجود دارد که از جمله آنها دیدگاه فریدمن است.

یک کارشناس اقتصادی خاطرنشان کرد: فریدمن معتقد بود، تضاد وجود دارد ولی باید عدالت را به پای کارآیی و رشد اقتصادی قربانی کرد.

وی اضافه کرد: در حقیقت فریدمن پذیرفت که نظام اقتصاد آزاد ابزاری نیست که همه آرزوهای خوب بشر را محقق کند، بلکه دارای ضعف است و این ضعف نیز در عدم سازگاری در رشد اقتصادی و برابری نهفته است.

ساسان گفت: فریدمن می‌گفت در کوتاه مدت تضاد مذکور وجود دارد ولی در بلندمدت اقتصاد آزاد بدون مشکل است.

وی افزود: پس از فریدمن، اقتصاددان بزرگ دیگری به نام جان راولز نظر متفاوتی را ارائه کرد، وی می‌گفت این تضاد در بلندمدت حل نمی‌شود و در کوتاه مدت و بلندمدت اجتناب ناپذیر است .

ساسان با اشاره به اینکه در اواخر قرن بیستم یک غول دیگر به نام بوکانان (برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۸۶ ) در اندیشه بشر ظاهر شد که سعی می کرد تا با نظریه جدیدخود مشکل اقتصاد آزاد را حل کند افزود: نظریه بوکانان این بود که اگر مستقیماً بخواهیم به طبقات محروم کمک کنیم، این کمکها برعلیه طبقات محروم عمل خواهد کرد.

وی افزود: بوکانان معتقد است، وقتی به طبقات محروم کمک کنیم قبل از هرچیز تورم رشد می‌یابد، به طوری که محرومین بیش از آنکه از محل کمکهای دولت نفع ببرند، عملاً از محل تورم و کاهش اشتغال(براثر کاهش رشد اقتصادی) آسیب‌ می‌بینند .

این کارشناس اقتصادی خاطرنشان کرد: بنابراین پیگیری‌ سیاستهای برابری با کمک به محرومین عملاً ضد محرومین خواهد بود ولی می‌توان کمکها را به صورت مهارت، دارو، درمان و آموزش برای محرومین مطرح کرد.

وی افزود: نظر بوکانان این بود که هر نوع کمکی به محرومین باید به شکلی باشد که به ارتقای بهداشت، درمان، تغذیه سالم و سرانجام ایجاد اشتغال بیانجامد.

ساسان با بیان اینکه اگر بتوانیم فقط به اشتغال کمک کنیم به طور خودکار مشکلات محرومین کاهش خواهد یافت.

وی با اشاره به اینکه کمک به محرومین آنهم از طریق ارائه خدماتی چون خدمات پزشکی و در کاهش تورم موثر است افزود: اینگونه اقدامات سبب می شود، تا نه تنها از تولد فرزندان معیوب جلوگیری شود بلکه تغذیه مردم نیز اصلاح شود.

این کارشناس اقتصادی در ارائه اینگونه خدمات به انواع روشهای موجود اشاره کرد و افزود: مثلا برای اصلاح و فرهنگسازی لازم برای مصرف اسفناج در بین مردم آمریکا به ساخت فیلم کارتونی اقدام شد تا به وسیله آن، علایق مردم آمریکا نسبت به اسفناج تغییر کرد.