نظرات اقتصادی

نظرات اقتصادی

بررسی معضلات اقتصادی
نظرات اقتصادی

نظرات اقتصادی

بررسی معضلات اقتصادی

درونگرائی وبرونگرائی:

درون گرائی وبرون گرائی وتاثیر آنهادرتوسعه اقتصادی:

درباره خصلتهای کلی درونگرائی ویا برونگرائی هیچ نوع عمومیتی نمی توان قائل گردید. توان نسبی هرکشوری به شرایط مختلف تاریخی واختصاصی نظیر وسعت کشور، میزان دسترسی به منایع طبیعی، سطح توسعه، قدرت موسسات دولتی ، نحوه مداخله دولت ، شرایط بازار جهانی وموقعیت جغرافیائی بستگی دارد.

درکل ، ازاین مهمتراینکه، گذشته کشورهای درحال توسعه موفق نشان می دهد که بهتراین است که به برونگرائی ودرونگرائی به عنوان استراتژیهائی که تحت شرایط مختلف مکمل یکدیگر می باشند، نگاه کنیم ونه به عنوان استراتژیهائی که درتضاد با یکدیگرند.

درسطح کلان اقتصادی، رشد سریعتر کل بهره وری عوامل اقتصادی عموما" با رشد سریعتر اقتصادی توام می باشد. نقش کل بهره وری عوامل اقتصادی درتولید کالاهای صنعتی درکشورهائی که نسبتا"درونگرا بوده اند دربعضی دوره ها خوب بوده ودربعضی ازکشورهای برونگرا تا حدودی ضعیف تلقی گردیده است.

اگر تغییرات کل بهره وری دربخشهای مختلف اقتصادی یک کشور مورد مقایسه قرار گیرد ، ملاحظه خواهد شد که بین ارزش افزوده درسطح بخش ورشد بهره وری عموما"یک رابطه قوی وجوددارد. این رابطه عموما" به این صورت مورد تفسیر قرار گرفته که رشد سریعتر، موجبات تقویت بهره وری ازطریق استفاده بهینه ازمنابع وایجاد انگیزه های قوی ، جهت سرمایه گذاری وابداع را فراهم می نماید.

زمانی که چنین رایطه های علت ومعلولی درنظر گرفته می شوند ، شواهد روشنی دال براینکه توسعه صادرات برروی بهره وری اثر مثبت داشته ویا اینکه حمایتگرائی یا درونگرائی بیشتر روی آنها تاثیر منفی داشته ، وجود ندارد.

سیاستهای حمایتی وتوسعه صادرات ، استراتژیهای ناسازگار نیستند، دراین خصوص استراتژیهای بینابینی وجوددارندکه بطورموفقیت آمیزی عناصر دواستراتژی مزبوررا به یکدیگر پیوند می دهند. قضاوت ساده درخصوص گرایش ضد صادراتی براساس سطوح حمایتی ویا میزان تفاوتی که با انگیزه های تولید جهت بازار داخلی وانگیزه های صادراتی وجوددارند، مناسب نمی باشد.

حمایت احتمالا"، انگیزه های مختلفی ایجاد می نمایدکه به نفع صادرات است. برعکس مجموعه ای ازاقدامات که درنحوه رفتارشان با صادرات وواردات ، بی طرف جلوه می نماید، احتمالا" گرایش درجهت مخالف توسعه صادرات دارند.چرا که درایجاد سرمایه گذاری کافی درصنایع نوپائی که بعدا" می توانند به عنوان صادرکنندگان موفق محسوب گردند، قصور ورزیده اند.

این موضوع درخصوص اقتصاد هائی که درجریان انتقال ازاستراتژیهای درونگراتر به برونگراتر هستند، بیشتر مصداق دارد.درکوتاه مدت به کارگیری ذخایر موجود سرمایه ، مهارتهای نیروی کار وتوانائیهای تکنیکی درجهت ایجاد صادرات اضافی ، بهتر ازاین است که کلا"بخشهائی جدیدرا ایجاد کنیم.درچنین موقعیتی ، انگیزه های موقتی، احتمالا"به عنوان مکانیزمی جهت حفظ سطوح تولید ودرآمد عمل می کنند ، درحالیکه واحدهای تولیدی جهت ورود به بازارهای جهانی، درحال ارتقاء پروسه تولید شان وافزایش به مهارتهای فنی خود هستند، کاهش بیش از حد حمایت احتمالا"موجب خسارتهای جبران نا پذیری می گردد، زیراکه واحدها قادرنیستند خودشان را سریعا"با شرایط چدید وفق دهند.